خادم ارباب

شرح حال حضرت جَون علیه السلام

خادم ارباب

شرح حال حضرت جَون علیه السلام

خادم ارباب

سلام
عمده ی مطالب این وبلاگ برگرفته از کتاب «خادم ارباب کیست» به قلم آقای «سید علی اصغر علوی» خواهند بود.
امیدوارم لایق نشان خادمی ارباب باشیم.

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ق.ظ

۱

حضرت جَوْن (علیه السلام)

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ق.ظ


حضرت جَوْن (علیه السلام)

جَوْنِ بْنِ حُوَیِّ بن قتادة بن اعور بن ساعدة بن عوف بن کعب بن حویّ از شهدای کربلا است. 


مالک جون

غلامی سیاه و اهل نوبه بود. امیرالمؤمنین علیه السلام او را از فضل بن عباس بن عبدالمطلب به مبلغ ۱۵۰ دینار خریداری نمود، و به ابوذر هدیه کرد. وی تا هنگام تبعید ابوذر و نیز در تبعیدگاه (ربذه) در کنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال ۳۲ هجری جون به مدینه برگشت و در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام و سپس در خدمت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و سرانجام در خدمت امام سجاد علیه السلام بود. 


حضور در کربلا

او همراه امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا آمد و در زمره یاران آن حضرت قرار گرفت. در شب عاشورا که امام علیه السلام سلاح خویش را اصلاح می‏ کرد. وی در کنار امام بود. 


اجازه جون از امام حسین (ع)

جون روز عاشورا از امام اجازه خواست. امام به او اجازه نداد، و فرمود: من به تو اذن می ‏دهم که از این سرزمین بروی و جان خود را حفظ کنی، زیرا تو همراه ما آمدی تا به عافیت و خوشی برسی، پس در گرفتاری ما خود را مبتلا مساز. جون گفت: ای پسر پیغمبر آیا سزاوار است که من در زمان خوشی و نعمت نان ‏خور شما باشم، ولی در سختی ‏ها شما را تنها بگذارم؟ 
درست است که بوی بد، نژاد پست و رنگ سیاه دارم، ولی شما بر من منّت بگذار و مرا به آسایش جاویدان بهشتی برسان تا بدنم خوشبو، نژادم شریف، و رویم سفید شود. نه، هرگز! به خدا قسم از شما دور نمی ‏شوم تا این ‏که خون سیاه خویش را با خون پاک شما درآمیزم! امام اجازه داد. 


رجز جون در عاشورا

جون مشغول نبرد شد و چنین رجز می ‏خواند: 
کَیْفَ یَریَ الْفجَّارُ ضَرْبَ الأَسْوَدِ • بِالْمُشْرِفِی الْقاطِعِ الْمُهَنَّدِ 
بِالسَّیْفِ صَلْتاً عَنْ بَنی‏ مُحَمَّدٍ • أَذُبُّ عَنْهُمْ بِاللِّسانِ وَالْیَدِ 
أَرْجُو بِذاکَ الْفَوْزَ عِنْدَ الْمَوْرِدِمِنَ الالهِ الْواحِدِ الْمُوَحَّدِ  
چگونه می ‏بینند گنهکاران، ضربت شمشیر مشرفی هندی و برّان غلام سیاه را 
که با دست و زبان از فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفاع می‏کنم؟ 
امید به شفاعت و نجات از یگانه شفیع نزد خدای یکتا (رسول اکرم) دارم. 


دعای امام حسین (ع)

امام علیه السلام در کنار او ایستاد و گفت: «خدایا صورتش را سفید گردان؛ بوی او را پاکیزه و خوشبو گردان؛ او را با محمد صلی الله علیه و آله و سلم محشور کن و میان او و خاندان پیامبر آشنایی برقرار ساز.» امام باقر علیه السلام از پدرش امام زین‌ العابدین علیه السلام نقل می ‏کند که پس از گذشت ده روز از شهادت جون، بدن او بوی مشک می‏ داد. 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۰۸
خادم ارباب

جون بن حوی

نظرات  (۱)

سلام علیکم؛
بسیارعالی، وقتی پست ابتدای صفحه تون رو خوندم حدس می زدم ایشون باشند، وقتی که محرم بود، کتاب لهوف رو می خوندم (البته بخش هایی از این کتاب رو) دقیقا در مورد این غلام و بوی خوشی که بعد از شهادتش می داد همینطور نوشته بود و حالا وبلاگی درباره ی ایشون؛
ان شاءالله که خدا و امام حسین علیه السلام به شما توفیق عمل بدهد و خادم واقعی باشید.

یامهدی عج

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی